سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و چون خبر کشته شدن محمد پسر ابو بکر بدو رسید فرمود : ] اندوه ما بدو همچند شادمانى آنهاست ، جز که از آنان دشمنى کاست و از کنار ما دوستى برخاست . [نهج البلاغه]
تولد - دادوبیداد
  • پست الکترونیک
  • شناسنامه
  •  RSS 
  • پارسی بلاگ
  • پارسی یار
  • در یاهو
  • به نام آفریننده گل

    سلام

    25.26سال پیش(1360) پایین شهر شیراز تو یه خونه یه خانواده مذهبی که 6تا پسر با2تا دختر با پدرو مادر پیرشون زندگی میکردن بود.

    2تا داداش بزرگه ازدواج کرده بودن و پدرشون یکی یه اتاق بهشون داده بودو زندگیشونو میکردن.

    دختر بزرگ این خونه هم کلاس پنجم بود. یه روز که از مدرسه برگشت خونه داداش سومیشو دید که از بیمارستان

    مرخص شده بود. (آخه تو عملیات ثامن الائمه(آزاد سازی آبادان) وقتی داشته واسه منفجر کردن اون پل کذایی مهمات میبرده با ماشین مهمات میره رو مین 2تا مهره کمرش میشکنه و موج شدیدی هم تو سرش میپیچه حدود 2ماه تو بیمارستان اهواز بستری بوده و حالا برگشته بود خونه). با خوشحالی سلام کردو شروع کرد به اذیت کردن داداش. غافل از اینکه داداش موج تو سرشه و اعصاب معصاب نداره.داداشم  موج میگیرتشو یه کم سیر میزنتش. مامانشون هم که اونجا بوده میگه مامان رو اعصابت مصلت باش تو چه جوری میخوای زن بگیری و بچه دار بشیی.

    خواهر که داشته گریه میکردهاسم زن و بچه که به گوشش می خوره یه لحظه یادش به معلم پرورشی و قرآن مدرسشون میفته تو همون حال با همون صدای بغض کردش با همون بچهگیش میگه داداش من یه زن خوب واست سراغ دارم مامان با تعجب میگه دم بریده برو بشین پای درسو مشقت.داداشم که دیگه حالش برگشته بوده سر جاش میزنه زیر خنده و میگه همینو کم داشتیم. خواهر کوچولوش میگه: یه خانم قرآن داریم مثل تیکه ماه انقدر مهربونه هر وقت آقای ناظم میخواد کسی رو با خط کش کف دستی بزنه میره ضامنش میشه.منو هم خیلی دوست داره هر روز باهم میایم تا سر کوچه اون میره خونه منم میام خونه.

    مامان عصبی میشه و میگه بروگمشو پای درست دختر. دختره هم با خنده میگه داداش اگه خواستی خبرم کن ما در خدمتیم .

    از این موضوع مدتی میگذره جانبازه هم که دیگه نمی تونسته به خاطر وضعیت جسمانیش بره جبهه میره و تو  سپاه پاسداران مشغول به کار میشه.

     یه روز داداش میره مدرسه خواهرش تا از وضعیت درسیش مطلع بشه میبینه بچه ها سر صف وایسادن و یه خانوم محجبه  با یه صدای مهربون داره درباره نماز جماعت براشون حرف میزنه خلاصه میره تو دفتر تا درباره درس خواهرش بپرسه .خودشو معرفی میکنه و میشینه خواهرو هم صدا میزنن میاد تو دفتر.خواهر که تو این مدت چند بار موجی شدن داداشو دیده بود و مزه کتکاش زیره دندونش بود یادش به شیطونیاش تو مدرسه افتاد و زیر لب میگه خدایا خودت به دادم برسبدبخت شدم رفت.جناب ناظم به دختر کوچولو گفت بشین اونم با ترس و لرز میره پیش داداش میشینه. .بعد از چندتا سئوال خواهرو مرخص کردن ورفت سر کلاسش. میدونست که عصر کتکه تو شاخشه به فکر راه حل بود که داداش اومد سر کلاسو اجازشو از خانوم معلم گرفت آوردش بیرون یه ماچش کردو فرستادش سر کلاس.

    چند روز بعد فهمید که داداش میخواد بره خاستگاری خانوم قرآن..............................(اینجاهاشو  واسم تعریف نکردن)

    خلاصه این دوتا همون سال 1360 با هم ازدواج میکننو تو همون خونه پدری تو یه اتاق زندگی مشترکشون رو با نام خدا شروع میکنن.

    بعد از دو سال 19.8.1362 خدا یه پسر بهشون میده.

    13 ماه بعد 21.11.1363 خدا یه پسر تپل خوشکل بانمکه ناز دیگه بهشون داد(خودمو میگم)

     

    نوکرت تا ابد دادو بیداد

     



    دادو بیداد ::: سه شنبه 86/2/11::: ساعت 8:0 عصر
    نظرات وبلاگ: نظر


    لیست کل یادداشت های این وبلاگ

    >> چند نفر به داد و بیداد سر زدن <<
    بازدید امروز: 4
    بازدید دیروز: 1
    کل بازدید :60215

    >>اوقات شرعی <<

    >> درباره داد و بیداد <<
    تولد - دادوبیداد
    دادو بیداد
    سلام. من یه پسر تنهام میتونم بگم کسی رو دوست ندارم ولی مطمین نیستم.خیلی رفیق دارم.عاشق رنگ مشکیم از آبی هم خوشم میاد.شب رو دوست دارم.خیلی آهنگ گوش میدم.یه جورایی بهش معتادم.سوره اخلاص رو خیلی میخونم.مناجات مهدی سلحشورو خیلی دوست دارم.شعرو خیلی دوست دارم ولی هیچوقت یه شعرو کامل بلد نشدم.بازیگر مورد علاقم:هدیه تهرانیه.تیم مورد علام استقلاله.خواننده مورد علاقم خدا بیامورزتش اسمشو نمیارم.مناجات مسجد کوفه رو خیلی دوست دارم.229 عدد مورد علاقمه.اما در مورد دادوبیداد باید بگم وقتی میخواستم تو سایت کانون ثبت نام کنم قبلش با بابام بحث کرده بودم یه کم سیر سرش دادو بیداد کردم خدا منو ببخشه رو همین حساب گفتم اسمم رو بزارم دادو بیداد.البت از اون به بعد سعی کردم دیگه سر هیشکی دادو بیداد نکنم. همین

    >>آرشیو شده ها<<

    >>لوگوی وبلاگ من<<
    تولد - دادوبیداد

    >>لینکدونی داد و بیداد<<

    >>لو گو دونی داد و بیداد<<

    >>موسیقی مورد علاقه داد و بیداد<<

    >>بگرد تا پیدا کنی<<
    جستجو:

    >>به روز کردم خبرت می کنم<<
     

    >>طراح قالب<<